ترجمه مقاله

نذل

لغت‌نامه دهخدا

نذل . [ ن َ ] (ع ص ) فرومایه . ناکس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). خسیس از مردم . (از اقرب الموارد). خوار. حقیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خوار در جمیع احوالش . (از اقرب الموارد). خسیس . محتقر. (المنجد). || ساقط در دین یا در حسب .(از اقرب الموارد) (از المنجد). ج ، انذال ، نُذول .
ترجمه مقاله