ترجمه مقاله

نذیرة

لغت‌نامه دهخدا

نذیرة. [ن َ رَ ] (ع ص ، اِ) تأنیث نذیر. رجوع به نذیر شود. || آنچه نذر دهند. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || فرزند که او را مادر و پدرش خادم یا قیم معبد و کلیسا گردانند. مذکر و مؤنث در وی یکسان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || طلیعه ٔ لشکر که از امور دشمن آگاه سازد و ترساند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). ج ، نذائر. || (اِمص ) انذار. (اقرب الموارد) (المنجد).
ترجمه مقاله