ترجمه مقاله

نذیر

لغت‌نامه دهخدا

نذیر. [ ن َ ] (اِخ ) محمد نذیر. از پارسی گویان لکهنوی هندوستان است .این ابیات را مؤلف صبح گلشن به نام او ثبت کرده :
حیف بر طالع واژون که شباب آمد و رفت
دولتی بود که در عالم خواب آمد و رفت
واقف از لذت او هیچ نگشتیم نذیر
بر سر آب به اندازه حباب آمد و رفت .
رجوع به صبح گلشن ص 515 و قاموس الاعلام ج 6 شود.
ترجمه مقاله