ترجمه مقاله

نزغات

لغت‌نامه دهخدا

نزغات . [ ن َ زَ ] (ع اِ) تباهی ها. (یادداشت مؤلف ). || وساوس . (یادداشت مؤلف ). ج ِ نزغة. (اقرب الموارد). رجوع به نزغة و نزغ شود : به نزغات شیاطین موارد آن محبت منغص گشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 238). در سابقه نزغات شیاطین در افساد معاقد وداد و هدم قواعد اتحاد تأثیر کرده است . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 177).
ترجمه مقاله