ترجمه مقاله

نزهة

لغت‌نامه دهخدا

نزهة.[ ن ُ هََ ] (ع اِمص ) دوری . (منتهی الارب ). بعد. (از اقرب الموارد). گویند: هو بنزهة من الماء؛ ای ببعد. (منتهی الارب ). || اسم است از تنزه . گویند:ارض ذات نزهة. (از اقرب الموارد). ج ، نُزَه . || دوری از ناخوشی و پژمانی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || دوری از عیب و زشتی . بی عیبی .پاکیزگی . نکوئی . (آنندراج از کشف اللغات و صراح و لطائف و منتخب اللغات ). || تفرج و گردش در سبزه زارها و بساتین و باغ ها. (ناظم الاطباء). نزهت .
ترجمه مقاله