نسبت دادن
لغتنامه دهخدا
نسبت دادن . [ ن ِ ب َ دَ ] (مص مرکب ) منسوب کردن . (یادداشت مؤلف ). بستن به . اسناد :
کدو بود چاهی تهی از فروغ
به او نسبت نور دادن دروغ .
در میکده بی پاوسریهاست ، سروپا
نسبت به خود آنکس که دهد نقص تمام است .
کدو بود چاهی تهی از فروغ
به او نسبت نور دادن دروغ .
ملاطغرا.
در میکده بی پاوسریهاست ، سروپا
نسبت به خود آنکس که دهد نقص تمام است .
واله (از آنندراج ).