ترجمه مقاله

نسطور

لغت‌نامه دهخدا

نسطور. [ ن َ / ن ُ / ن ِ ] (اِخ ) نسطوریوس (نسطور) اسقف قسطنطنیه ، متولد در جرمانیسی (سوریه )در حدود 380 م . و متوفی در لیبی در حدود 440 م . وی شاگرد تئودور از مردم مپسوس بود. وی نخست به دیر سن اپرپر نزدیک انطاکیه رفت . تئودوز دوم او را به اسقفی قسطنطنیه منصوب کرد (سال 428 م .). وی به ضد پیروان آریوس اقدام کرد، اما به زودی معتقد شد که در عیسی مسیح دو شخص و دو طبیعت وجود داشت . امپراطور که در ابتدا موافق او بود، پس از محکومیت عقاید او، از قبول بدعت وی دست کشید و بدو اجازه داد که در صومعه ٔ «سن اپرپر» انزوا گزیند، ولی بعدها وی را به واحه ای در صحرای لیبی تبعید کرد (سال 435 م .). (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). اسقف قسطنطنیه بود و به حکم مجامع روحانی آنجا بدعت گذار شناخته و تبعید شد و در حدود 440 م . در مصر درگذشت . (تاریخ تصوف در اسلام غنی ص 86). از عهد سلطنت فیروز به بعد بر اثر آنکه زعمای مدرسه ٔ ایرانیان که در رها دایر بود عقاید نسطوریوس را پذیرفته و در نتیجه ٔ اخراج از رها و قلمرو حکومت رومیان به نصیبین پناهنده شدند، این مذهب در ایران قوت یافت و حتی گاه از طرف شاهنشاهان ساسانی علی رغم رومیان تقویت شد و کلیساهای نسطوریان در بسیاری از نقاط ایران و برخی از بلاد ماوراءالنهر دایر گردید و بازماندگان این عیسویان در عهد اسلامی تا حدود قرن پنجم در بسیاری از بلاد ایران به وفور به سر می بردند. (تاریخ ادبیات صفا ج 1 ص 6) :
مرا اسقف محقق تر شناسد
زیعقوب و ز نسطور و ز ملکا.

خاقانی .


ترجمه مقاله