ترجمه مقاله

نسیف

لغت‌نامه دهخدا

نسیف . [ ن َ ] (ع اِ) سخن پنهان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (فرهنگ خطی ) (ناظم الاطباء). کلام خفی . (المنجد) (از اقرب الموارد). || راز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (فرهنگ خطی )(ناظم الاطباء). سِرّ. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)(المنجد). راز با همدیگر. (ناظم الاطباء). || شکن کف و پیشانی . || نشان لگد بر اندام ستور. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نشان لگد بر پهلو واندام های ستور چنانکه موی ریخته شود. (فرهنگ خطی ). نشان بر پهلو اشتر از پا که فرا او زنند. (مهذب الاسماء). || نشان خرگزیدگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نشان دندان خر. (فرهنگ خطی ). اثر گزیدگی خر. (ناظم الاطباء) (از المنجد) (از اقرب الموارد). || (ص ) غربال شده . شی ٔ نسیف ؛ مغربل . (المنجد).
ترجمه مقاله