نشاطانگیز
لغتنامه دهخدا
نشاطانگیز. [ ن َ / ن ِ اَ ] (نف مرکب ) نشاطآور. نشاطافزا. طرب انگیز. سروربخش . سرورانگیز. که موجب سرور و انبساط خاطر شود :
ساقی فریب آمیز بین مطرب نشاطانگیز بین
بازار می زآن تیز بین مرسوم جان زآن تازه کن .
شاه از آن سرخ سیب شهدآمیز
خواست افسانه ای نشاطانگیز.
گهی از بس نشاطانگیز پرواز
کبوتر چیره شد بر سینه ٔ باز.
ساقی فریب آمیز بین مطرب نشاطانگیز بین
بازار می زآن تیز بین مرسوم جان زآن تازه کن .
خاقانی .
شاه از آن سرخ سیب شهدآمیز
خواست افسانه ای نشاطانگیز.
نظامی .
گهی از بس نشاطانگیز پرواز
کبوتر چیره شد بر سینه ٔ باز.
نظامی .