ترجمه مقاله

نشاطی

لغت‌نامه دهخدا

نشاطی . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) عباس (میرزا...) هزارجریبی مازندرانی ، متخلص به نشاطی . از ده سرخ دامغان و از شاعران قرن سیزدهم است . به روایت هدایت از مداحان محمدشاه قاجار بوده ، به هجاگوئی و مرثیه سرائی رغبتی داشته و «قطعات در مدح و هجا گفته ، طبع خوبی داشته ،... سالهاست که نظیر وی شاعر طامع سخنوری دیده نگردیده ». وی به سال 1262 هَ . ق . درگذشت . او راست :
دو یار مگو دو مار دارم
دو خانه مگو دو غار دارم
دو زن نه ، دو اژدهای خونخوار
خسبیده به هر کنار دارم
دیوند و به سان آدم از دیو
زین هر دو سر فرار دارم
ممکن نبود فرار کز ریش
اندر کفشان فسار دارم .

#


ز آسمان یارب چه حجت بر زمین آورده اند
کاین همه روی زمین زیر نگین آورده اند
خلق گشتند از چه آب و از چه گل کز روی کبر
نام خود را قهرمان ماء و طین آورده اند
برق گشتند و زدند آتش به جان خشک و تر
نی به خرمن رحم و نی بر خوشه چین آورده اند
بر خر مردم نه پالان ماند و نه تنگ و نه جل
تا که اسب دولت اندر زیر زین آورده اند.

(از مجمعالفصحا چ مصفا ج 6 ص 1604).


و رجوع به مجله ٔ یادگار سال پنجم شماره ٔ اول و دوم ص 141 و فرهنگ سخنوران ص 602 شود.
ترجمه مقاله