ترجمه مقاله

نشأه

لغت‌نامه دهخدا

نشأه . [ ن َ ءَ ] (اِخ ) زین العابدین (میرزا...) مشهدی به روایت مؤلف صبح گلشن از اولاد جهانشاه ترکمان است ، در اصفهان تحصیل ریاضیات کرده مدتی مستوفی خالصه ٔ مازندران بوده ، اواخر عمرش را در تبریز گذرانده و همانجا به سال 1208 درگذشته است . آذر و حزین نام او را عبدالرزاق ثبت کرده اند. او راست :
نشأه محنت دیده داند قدر محنت دیده را
هیچ نعمت بهتر از معشوق عاشق پیشه نیست .
زخم تیغ تو به مشتاق ستم بخشد جان
می کنم شکوه ز شمشیر تو تا جانی هست
نی همین روز بود حال من آشفته چو زلف
شب هم از بخت سیه خواب پریشانی هست .
رجوع به صبح گلشن ص 517 و مطلعالشمس ج 2 ص 448 و قاموس الاعلام ج 6 ص 4576 و اسماء المؤلفین و آثارالمصنفین ج 1 ص 568 و فرهنگ سخنوران ص 601 و تذکره ٔحزین ص 124 و آتشکده ٔ آذر ص 430 شود.
ترجمه مقاله