نشخور زدن
لغتنامه دهخدا
نشخور زدن . [ ن ِ خوَرْ / خُرْ زَ دَ ] (مص مرکب ) نشخوار کردن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نشخوار شود :
دوسال شد که ز حرمان همی زند نشخور
ز نعمتی که از این پیش در جهان خورده ست .
دوسال شد که ز حرمان همی زند نشخور
ز نعمتی که از این پیش در جهان خورده ست .
کمال اسماعیل (از جهانگیری ).