ترجمه مقاله

نشد

لغت‌نامه دهخدا

نشد. [ ن َ ش ُ ] (مص مرخم ) نشدن . ناشدن .
- امثال :
کار نشد ندارد ؛ همه کاری ممکن است . هیچ کاری ممتنع و محال نیست . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله