ترجمه مقاله

نشز

لغت‌نامه دهخدا

نشز. [ ن َ ش َ ] (ع ص ) کهنسال توانا. (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). مسن ّ قوی . (اقرب الموارد). ج ، انشاز، نشاز. || . مرد غلیظالعبل . (اقرب الموارد). مرد کلان ستبر . (ناظم الاطباء). مرد ضخم غلیظ. (از المنجد). || مرد شدید. (از المنجد). || بلندی جای . (ناظم الاطباء). رجوع به نَشْزْ و نَشَر شود.
ترجمه مقاله