ترجمه مقاله

نشیئة

لغت‌نامه دهخدا

نشیئة. [ ن َ ءَ ] (ع اِ) حوض نو کنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (صراح ) (ناظم الاطباء). اول ما یعمل من الحوض . (اقرب الموارد). || گویند هو بادی النشیئة؛ آنگاه که آب آن خشک شود و زمین آن پیدا گردد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سنگ که در تک حوض اندازند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سنگی که در کف حوض کارگذارند و خاکی که اطراف نصائب [ سنگهای پیرامون حوض ] باشد. (از اقرب الموارد). || خاک که گرد سنگ باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || خرمای تر و تازه . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شاخ نازک خرمابن بلند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شاخه ٔ نازک و بلند خرمابن . (ناظم الاطباء). || آنچه راست برآمده باشد از هر گیاه و هنوز سطبر نگردیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). هر گیاه راست آمده ای که هنوز سطبر نشده باشد. (ناظم الاطباء). نشاءة. (از المنجد). || گیاه نصی یا صلیان . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (مص ) برخاستن بعد خفتن . (منتهی الارب ). برخاستن پس از خفتن . (ناظم الاطباء). برخاستن بازِ خفتن . (آنندراج ). ناشئة. (اقرب الموارد) (المنجد). قیام بعد از نوم . (از المنجد).
ترجمه مقاله