ترجمه مقاله

نصر

لغت‌نامه دهخدا

نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن درهم بن نصربن رافع، از نوادگان نصربن سیار است ، پس از پدر، او و برادرش صالح حکومت سیستان یافتند و چون یعقوب لیث بر ایشان خروج کرد به کابل فرار کردند و از پادشاه آنجا رتبیل مدد خواستند و سرانجام به دست یعقوب کشته شدند. رجوع به تاریخ گزیده ص 370 و 371 شود.
ترجمه مقاله