ترجمه مقاله

نظاره گاه

لغت‌نامه دهخدا

نظاره گاه . [ ن َظْ ظا رَ / رِ ] (اِ مرکب ) منظر. که بر آن نظر کنند. که آن را تماشا کنند. چشم انداز :
جای نظاره گاه چشم ترا
زلف گلبوی و روی گلگون باد.

مسعودسعد.


|| جائی که از آن نظر کنند. دیدگاه :
ای رخ و زلفت چنانک ماه به مشکین کمند
ساخته نظاره گاه بر سر سرو بلند.

سوزنی .


ترجمه مقاله