ترجمه مقاله

نظرور

لغت‌نامه دهخدا

نظرور. [ ن َ ظَرْ وَ] (ص مرکب ) صاحب نظر. اهل بینش و بصیرت :
یا مظفر یا مظفرجوی باش
یا نظرور یا نظرورجوی باش .

مولوی .


آورده است بر دل صاف نظروران
عکسش بر آب و آینه تنخواه گشته است .

ظهوری (از آنندراج ).


ترجمه مقاله