ترجمه مقاله

نعج

لغت‌نامه دهخدا

نعج . [ ن َ ع َ ] (ع اِمص ) گرانی دل از خوردن گوشت میش . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). فربهی و گرانی دل از خوردن گوشت میش . (ناظم الاطباء). || سپیدی خالص . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (مص ) سپید خالص گردیدن . (از آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). سپیدی سپیدشدن . (تاج المصادر بیهقی ). خالص شدن سپیدی رنگ . (ازمتن اللغة) (از المنجد)، و هو نَعِج . (متن اللغة) . سفید یکدست شدن . سپید خالص شدن . سفید سفید شدن . || فربه شدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). فربه شدن شتر. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || دل گرفتن از گوشت میش . (منتهی الارب ) (آنندراج ).گران شدن دل از گوشت بیش [ کذا ] خوردن . (زوزنی ). به تخمه مبتلا شدن بر اثر خوردن گوشت میش . (از متن اللغة). || به شتاب رفتن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). به شتاب رفتن ناقه . (از اقرب الموارد)(از متن اللغة). لغتی است در معج . بدین معنی در لسان العرب نَعج و نعوج آمده است . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله