نعجلغتنامه دهخدانعج . [ ن َ ] (ع مص ) نعوج . خالص شدن سپیدی رنگ . رجوع به نَعَج شود. || به شتاب رفتن ناقه . (از اقرب الموارد). رجوع به نَعَج شود.