ترجمه مقاله

نعرة

لغت‌نامه دهخدا

نعرة. [ ن َ رَ ] (ع اِ) آواز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به نعره شود. || آواز خیشوم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، نعرات .
- نعرةالنجم ؛ وزش باد و سختی گرمی وقت طلوع آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). وزش باد با سختی گرما وقت طلوع آن ستاره . (ناظم الاطباء).
|| (مص ) بانگ کردن و آواز دادن از خیشوم . (از ناظم الاطباء). نُعار. (از منتهی الارب ). || جوشیدن خون از رگ ، یا با بانگ برآمدن خون از رگ . || رفتن در بلاد. (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله