ترجمه مقاله

نعل کهنه

لغت‌نامه دهخدا

نعل کهنه . [ ن َ ک ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) نعل پاره . نعل فرسوده . || کنایه از چیز بی قدر و قیمت و بی ارزش و نابکار است . رجوع به نعل پاره شود.
- نعل کهنه به حلوا دادن ؛ رسم است که در ولایت نعل های کهنه را به عوض حلوا دهند، چنانچه در هندوستان آهن کهنه را در عوض نخود بریان . (آنندراج ) :
دهد فلک مه نو را چو نعل کهنه به حلوا
به آشتی کند از ناز اگر اشاره هلالش .

شفیع اثر (آنندراج ).


ترجمه مقاله