ترجمه مقاله

نعمت

لغت‌نامه دهخدا

نعمت . [ ن ِ م َ ] (اِخ ) نعمت تهرانی (مولانا...) به روایت سام میرزا اجدادش از مردم بغدادند و خود اودر تهران تولد یافته و در زمان تألیف تحفه ٔ سامی به تجارت مشغول بوده است و شعری هم می سرود او راست :
عشق تو ره نمود به آوارگی مرا
آواره ساخت عشق تو یکبارگی مرا.

(از تحفه ٔ سامی ص 178).


رجوع به فرهنگ سخنوران شود.
ترجمه مقاله