نفایه گفتن
لغتنامه دهخدا
نفایه گفتن . [ ن َ ی َ / ی ِ گ ُ ت َ ](مص مرکب ) هرزه گفتن . (یادداشت مؤلف ) :
چون سرم از مستی وز خواب گران گشت
درکشم او را به جامه ٔ شب و افشار
فرخی آخر نفایه گفتی و دانی
این چه سخن بود پیش خواجه به یکبار.
چون سرم از مستی وز خواب گران گشت
درکشم او را به جامه ٔ شب و افشار
فرخی آخر نفایه گفتی و دانی
این چه سخن بود پیش خواجه به یکبار.
فرخی (یادداشت مؤلف ).