ترجمه مقاله

نفد

لغت‌نامه دهخدا

نفد. [ ن َ ف َ ] (ع مص ) نیست و نابود گردیدن و رفتن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). فنا شدن و رفتن . (از متن اللغة). نفاد. (اقرب الموارد) (متن اللغة) (منتهی الارب ). نابود شدن و رفتن و منقطع شدن و به پایان رسیدن . گویند: نفد زادالقوم ، و نفد الماءُ من البئر، و مانفدت کلمات اﷲ. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله