ترجمه مقاله

نفیج

لغت‌نامه دهخدا

نفیج . [ ن ِف ْ فی ] (ع ص ) مرد بیگانه که به قوم درآید و صلح کند با ایشان یا بیگانه که به قوم درآید و نه صلح کند و نه فساد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، نُفُج .
ترجمه مقاله