ترجمه مقاله

نقب افکن

لغت‌نامه دهخدا

نقب افکن . [ ن َاَ ک َ ] (نف مرکب ) نقب زن . آنکه در خانه ٔ کسی نقب زند. (آنندراج ). دزد خانه . (ناظم الاطباء) :
بی ترس تیغ و دار بگوئیم تا که ایم
نقب افکن خزینه ٔ ترکان صبحگاه .

خاقانی .


رفوکاری ز نقب افکن نخواهند
بسان حک کاغذ از تبرزن .

امیرخسرو (آنندراج ).


|| معدن چی . (ناظم الاطباء). رجوع به نقب زن شود.
ترجمه مقاله