ترجمه مقاله

نقدگیر

لغت‌نامه دهخدا

نقدگیر. [ ن َ ] (نف مرکب ) کنایه از رشوه گیر. (انجمن آرا). کنایه از کسی که رشوه می گیرد و رشوه می خورد. (از ناظم الاطباء) (از برهان قاطع). پاره گیر. (ناظم الاطباء). زشت خواره . (آنندراج ). طالب دنیا. (ناظم الاطباء) (برهان قاطع) (آنندراج ). دنیاپرست . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله