ترجمه مقاله

نقد

لغت‌نامه دهخدا

نقد. [ ن َ ق ِ ] (ع ص ) حافر نقد؛ سمی پوسته کن . (مهذب الاسماء). سم پوست پوست شده . نَقَد. (ناظم الاطباء). || دندان کرم خورده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). دندان شکسته شده . نَقَد. نَقِد. (ناظم الاطباء). || کودک حقیر و خوار که اثر برنائی و جوانی در وی پدید نیاید. (منتهی الارب ). نَقَد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اِ) نُقُد. (ناظم الاطباء). رجوع به نُقُد شود.
ترجمه مقاله