نقط. [ ن َ ] (ع مص ) نقط زدن . (تاج المصادر بیهقی ). نقط برزدن . (زوزنی ). خجک زدن حرف را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). نقطه گذاشتن حرف را. (از ناظم الاطباء). نقطه گذاری کردن .
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.