ترجمه مقاله

نمک پرورده

لغت‌نامه دهخدا

نمک پرورده . [ ن َ م َ پ َرْ وَ دَ / دِ ](ن مف مرکب ) نمک سود. (یادداشت مؤلف ). نمک آلود. به نمک آغشته . در نمک خوابانده . || با نعمت اوبالیده و قوت گرفته . (یادداشت مؤلف ). نمک پرور. کسی که با خرج دیگری پرورش یافته باشد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله