ترجمه مقاله

نهر

لغت‌نامه دهخدا

نهر. [ ن َ هَِ ] (ع ص ) انگور سپید. (منتهی الارب ). عنب ابیض . (متن اللغة) (اقرب الموارد). || نهر نهر؛ جوی فراخ و گشاده . (منتهی الارب )، واسع. (متن اللغة) (اقرب الموارد). || رجل نهر؛ مرد به روز غارت کننده . (منتهی الارب ). مرد صاحب النهار که به هنگام روز پی کارها رود. مقابل لیلی به معنی صاحب اللیل . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || نهار نهر؛ روز نیک روشن . (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله