نهمت یافتن
لغتنامه دهخدا
نهمت یافتن . [ ن َ م َ ت َ ] (مص مرکب ) کامیاب شدن . کامران شدن :
مظفر باش و گیتی دار و نهمت یاب و شادی کن
جهان خالی کن از نامردم بدگوهر سفله .
مظفر باش و گیتی دار و نهمت یاب و شادی کن
جهان خالی کن از نامردم بدگوهر سفله .
فرخی .