ترجمه مقاله

نهم

لغت‌نامه دهخدا

نهم . [ ن َ هََ ] (ع مص ) بسیار شدن اکل و خوراک کسی . (ازاقرب الموارد) (از متن اللغة). نهیم . (متن اللغة). || آزمند چیزی گردیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از متن اللغة). سخت حریص شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || آزمند و حریص گشتن درخوردن طعام و سیری و چشم سیری از غذا نداشتن . نهامة. (از اقرب الموارد). زیاد شدن میل و شهوت کسی به غذا. (از متن اللغة). نیک آزمند گردیدن به طعام و پرنگردیدن چشم بسیارخوار و سیر نشدن . (از منتهی الارب ). سخت حریص شدن در خوردن . (زوزنی ). || همت کسی در چیزی رسیدن و رغبتش بدان فزونی گرفتن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله