ترجمه مقاله

نهنانه

لغت‌نامه دهخدا

نهنانه . [ ن َ ن َ ] (اِ) کلیچه و نان سفید. (یادداشت مؤلف از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) (اوبهی ). اما در همه ٔ فرهنگها بهنانه و پهنانه را به این معنی آورده اند. (یادداشت مؤلف ) :
چو بنهاد آن تل سوسن به پیش من چنان بودم
که پیش گرسنه بنهی ترید چرب و نهنانه .

بوشکور (حفان ).


ترجمه مقاله