ترجمه مقاله

نهی

لغت‌نامه دهخدا

نهی . [ ن َ هی ی ] (ع ص ) مرد به پایان خردمندی رسیده . (منتهی الارب ). رجل نهی ، متناهی العقل . (اقرب الموارد) (از متن اللغة). ج ، انهیاء. || آنکه بغایت فربهی و چاقی رسیده است : بعیر نهی و ناقة نهیة. (از اقرب الموارد). رجوع به نهیة شود.
ترجمه مقاله