ترجمه مقاله

نه چیز

لغت‌نامه دهخدا

نه چیز. [ ن َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) مقابل چیز. (یادداشت مؤلف ). لاشی ٔ. عدم . ناچیز :
همان کز نه چیز آفریده ست چیز
ز چیز ار کند چیز نشگفت نیز.

اسدی .


ترجمه مقاله