ترجمه مقاله

نوازغ

لغت‌نامه دهخدا

نوازغ . [ ن َ زِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ نازغة . (معجم متن اللغة) : سبب ذعری که در صمیم دل او متمکن گشته بود و خیالی که به حواشی خاطر او متطرق شده بود و نوازغ ظنون عنان طمأنینت و سکون از دست او ستده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 156). از سر بصیرت بر نوازغ نحل و بدایع ملل انکار بلیغ کردی . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 398).
ترجمه مقاله