ترجمه مقاله

نوحه سرای

لغت‌نامه دهخدا

نوحه سرای .[ ن َ / نُو ح َ / ح ِ س َ ] (نف مرکب ) نوحه سراینده . نوحه گر. که نوحه سراید. که نوحه خوانی کند :
گهی معرف سازد به ناکسی خود را
گهی کجا نهم این کاسه گاه نوحه سرای .
_(l50k)_

سوزنی .


یاور گرگم به وقت بره ربودن
پیش شبان باژگونه نوحه سرایم .

سوزنی .


|| (اِ مرکب ) خانه ٔ نوحه . (یادداشت مؤلف ). سرای نوحه . ماتمکده . عزاخانه .
ترجمه مقاله