نوره مالی
لغتنامه دهخدا
نوره مالی . [ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) نوره کشی . واجبی کشیدن . رجوع به نوره کشیدن شود :
او بی پروا به نوره مالی و مرا
دل بر سرآن موی میان می لرزد.
او بی پروا به نوره مالی و مرا
دل بر سرآن موی میان می لرزد.
سعیدای اشرف (از آنندراج ).