ترجمه مقاله

نوشخوار

لغت‌نامه دهخدا

نوشخوار. [خوا / خا ] (نف مرکب ) نوشخوارنده . آنکه به لذت چیزی را خورد. شادخوار. (فرهنگ فارسی معین ) :
شادخواراز تو سلاطین و تو را گشته مطیع
نوش خوار از تو رعایا و تو را گفته دعا.

بوالفرج رونی .


ترجمه مقاله