ترجمه مقاله

نوشخوار

لغت‌نامه دهخدا

نوشخوار. [ نُش ْ خوا / خا ] (اِ مرکب )نشخوار. (رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ) :
لیک نداند شتر لذت نوشخوارمن .

مولوی (از رشیدی ).


رجوع به نشخوار شود.
ترجمه مقاله