ترجمه مقاله

نوشنجه

لغت‌نامه دهخدا

نوشنجه . [ ش َ ج َ / ج ِ ] (ص ) نوشین . (رشیدی ). نوشین . گوارا. (جهانگیری ) (انجمن آرا). گوارنده . (برهان قاطع) (رشیدی ). ظاهراً نوشنجه مصحف بوشنجه یا پوشنجه است و از تصحیف خوانی شعر منوچهری :
نوشم قدح نبید بوشنجه
هنگام صبوح ساقیا رنجه
پدید آمده است و بوشنجه منسوب به بوشنج ، فوشنج [ شهرکی به ده فرسنگی هرات ] است ، و هاء آخر آن هاء نسبت است . (از یادداشتهای مؤلف ).
ترجمه مقاله