ترجمه مقاله

نومة

لغت‌نامه دهخدا

نومة. [ ن ُ وَ م َ ] (ع ص ) رجل نومة؛ مردی بی نام .(مهذب الاسماء). مرد گمنام بی اعتبار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نویم . مغفل خامل . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). نومَة. (ناظم الاطباء). || آنکه خواب بسیار کند. (مهذب الاسماء). مرد بسیارخواب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کثیرالنوم . (متن اللغة) (اقرب الموارد). || نادان کندخاطر. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). نومَة. (ناظم الاطباء). که در هجوم فتنه بی هیچ اقدامی ساکن است . که از شر غافل است . که درکارها ناتوان است . (از متن اللغة). || کسی که مردم نمی دانند چه در خاطر دارد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله