ترجمه مقاله

نوی

لغت‌نامه دهخدا

نوی . [ ن َ وا ] (ع اِ) تخم خرما. (غیاث اللغات ). ج ِ نواة. رجوع به نواة شود :
عسل دادت از نحل و من از هوا
رطب دادت از نخل و نخل از نوی .

سعدی .


|| جهتی که مسافر بطرف آن روی می آورد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قصد و آهنگ و طریقة. (ناظم الاطباء). جهت که به وی روی آوردند. (منتهی الارب ). وجه و سمتی که آهنگ آن کنی و بسوی آن روانه شوی . (از متن اللغة). || خانه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دوری . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). جدائی . (منتهی الارب ). بُعد. (متن اللغة) (اقرب الموارد). || ختنه جای دختران از تلاق . (منتهی الارب ). مخفض . (از متن اللغة). || کوچ و انتقال مسافر از جائی به جائی . (ناظم الاطباء). تحول از مکانی به مکانی . (از متن اللغة).
ترجمه مقاله