ترجمه مقاله

نژاد

لغت‌نامه دهخدا

نژاد. [ ن ِ ] (اِخ ) محمدعلی (...خان )، فرزند اصلان خان گرجی . از رجال عهد محمدشاه قاجار است و از طرف وی به سفارت به هند رفته است . طبع شعری داشته . او راست :
گر رفیق منی ای درد و بلا بسم اﷲ
سفر وادی عشق است بیا بسم اﷲ.

(از قاموس الاعلام ج 6 ص 4575).


و رجوع به تذکره ٔ صبح گلشن ص 515 و تذکره ٔ شوشتر ص 143 شود.
ترجمه مقاله