ترجمه مقاله

نکاز

لغت‌نامه دهخدا

نکاز. [ ن َک ْ کا ] (ع اِ) ماری است بی دهان که به بینی گزد و دنب از سرش شناخته نشود جهت باریکی و آن خبیث ترین مارها است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قاموس اللغة)(از متن اللغة) (از المنجد). ج ، نکاکیز، نَکّازات .
ترجمه مقاله