ترجمه مقاله

نکراء

لغت‌نامه دهخدا

نکراء. [ ن َ ک َ ] (ع اِ) روش . طور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). یقال : استمشی فلان نکراء ؛ أی لوناً مما یسهله عند شرب الدواء.(منتهی الارب )؛ یعنی به رنگ همان دوائی که آشامیده بود طبیعت وی اجابت کرد. (ناظم الاطباء). || بلا. سختی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله