ترجمه مقاله

نگر

لغت‌نامه دهخدا

نگر. [ ن ِ گ َ ] (نف مرخم ) نگرنده . آنکه می نگرد.نعت فاعلی مرخم از نگریستن . رجوع به نگریستن شود.
ترکیب ها:
- اندک نگر . بدنگر. پایان نگر. خویشتن نگر. دست نگر. عاقبت نگر.
رجوع به هریک از این مدخل ها شود.
ترجمه مقاله