ترجمه مقاله

نیابة

لغت‌نامه دهخدا

نیابة. [ ب َ ] (ع مص ) بجای کسی ایستادن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). قائم مقام کسی شدن . نوب . مناب . (از متن اللغة). ایستادن بجای کسی که پیش از تو بوده باشد. (زوزنی ). نیز رجوع به نیابت و نوب شود. || (اِ) بار. پاس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نوبه . (ناظم الاطباء). نیاوه . (مهذب الاسماء) (یادداشت مؤلف ). نوبت .
ترجمه مقاله